صبحانه خونه مامان بزرگ
سلام به همه مامانهای گل
سلام به تو فسقلی خوشگلم
دیشب به خاطر اینکه بابایی کار داشت رفته بود سفر منم رفتم خونه مامان بزرگ (مامان خودم) کلی به خاطر این فینگیلی برام خوارکی حاضر کرده بود تا رسیدم کلی دست کشید به شکمم باهات حرف زد
بعدش جاتون خالی انار دون شده بعدش هم کلی سالاد میوه درست کرده بود یه عالمه خشکبار اورد هی میگفت بخور بخور برای نی نی خوبه منم گفتم حالا همه چی شده نی نی الهی قربون این نی نی برم که همه دوستش دارن
بابا بزرگ میگفت نی نی پسره منم گفتم بابا هنوز معلوم نیست اسفند ماه معلوم میشه اونم گفت ایشالله سالم باشه
فسقلی نمی دونی چه حالی داد وقتی صبح پاشدم بوی نون سنگک تازه پیچیده بود تو هوااااااااااا
دست بابابزرگ و مامان بزرگ درد نکنه تخم مرغ پخته، کره ، عسل، پنیر و گردوووووووووووووووو
فسقلی نصف نون سنگک رو خوردمممممممممممممم
عاشقتم جیگرم راستی 1 کیلو و نیم چاق شدم دوستت دارمممممممممممممم